کنگرهی جهانی اسپرانتو از سال ۱۹۰۵ میلادی (۱۲۸۴ شمسی) هرسال در یک کشور برگزار میشود و تنها در مدت دو جنگ جهانی، کنگرهی اسپرانتو برگزار نشده است.
امسال درواقع نخستین سدهی برگزاری کنگرهی اسپرانتو بود و به همین مناسبت برنامههای ویژهای برای برگزاری آن در نظر گرفتهشده بود.
کنگرهی جهانی را سازمان جهانی اسپرانتو (در همکاری مشورتی با سازمان ملل متحد و یونسکو) برگزار میکند و انجمن محلی کشوری که کنگره در آنجا برگزار میشود بهعنوان شاخهی محلی سازمان جهانی اقدام میکند.
نودمین کنگره در صدمین سال برگزاری کنگرهها در کشور لیتوانی و در پایتخت آن شهر ویلنیوس از تاریخ دوم تا نهم امرداد ماه ۱۳۸۴ برگزار شد.
شروع سفر:
لیتوانی در ایران سفارت کنسولگری و یا حافظ منافع ندارد بنابراین برای دریافت ویزای لیتوانی ۳ راه در پیش رو بود:
۱- مراجعه به سفارت لیتوانی در ترکیه
۲- مراجعه به سفارت لیتوانی در روسیه
۳- پرواز به فرودگاه ویلنیوس و دریافت ویزا در فرودگاه.
گروه چهار نفری ما پس از بررسی هزینهها سرانجام راه سوم را انتخاب کرد و با هماهنگی انجمن اسپرانتوی لیتوانی قرار بر آن شد که نمایندهی انجمن هنگام ورود ما به فرودگاه در آنجا حاضر شود تا ویزای ورود ما به لیتوانی صادر گردد. اما قبل از رسیدن به لیتوانی باید از خوان دیگری بگذریم و آن دریافت ویزای روسیه بود. چون ویزای مقصد نداشتیم مجبور به دریافت ویزای توریستی روسیه با پرداخت ۱۳۵۰۰۰ تومان شدیم (بی آنکه از آن استفادهای کرده باشیم) بگذریم از اینکه برای دریافت ویزا طی دو روز قیمت آن از ۵۵۰۰۰ تومان به ۸۵۰۰۰ تومان و سرانجام به ۱۳۵۰۰۰ تومان رسید! (گویی تاوان ایرانی بودن خود را میبایستی به هر ترتیبی بپردازیم).
فرودگاه ویلنیوس:
سرانجام ساعت ۱۱ شب بهوقت محلی به فرودگاه ویلنیوس رسیدیم فرودگاهی کوچک و تمیز. مراحل دریافت ویزا تقریباً ۳۰ دقیقه (برای هر چهار نفرمان) طول کشید و به همراه استقبالکنندهی خود به میهمانخانه که قبلاً از تهران رزرو کرده بودیم رفتیم.
ویلنیوس: تمیز، زیبا، خلوت …
ویلنیوس شهری فوقالعاده تمیز، زیبا و آرام است با مردمانی مؤدب و خوشبرخورد و در یک جمله “شهر” به معنای واقعی خود! با توجه به اینکه به علت محدودیت پرواز مجبور شده بودیم ۴ روز قبل از شروع کنگره به لیتوانی مسافرت کنیم من از این اجبار خشنود بودم چراکه فرصت نیکویی بود تا شهر را خوب ببینم و “حس” کنم!
“هماهنگی” و تاریخ را میتوان در تکتک کوچهها و خیابانهای آن مشاهده کرد. مدرن و درعینحال اصیل، این است ویلنیوس!
روز دوم به همراه کازمیر-اسپرانتودان آرشیتکت- از منطقهی قدیمی شهر دیدن کردیم و توضیحات فنی-تاریخی کازمیر لذت بازدید از شهر را دو چندان کرد.
کمبنه محلی تداراکات کنگره سخت مشغول کار است
شروع کنگره: شنبه ۱۳۸۴/۵/۱
سرانجام اولین روز کنگره فرارسید. ساعت ۹ صبح افراد تکتک و گروهگروه فرامیرسند و با ارائهی کارت تأییدیهی شرکت در کنگره، بستهی کنگره را که شامل: کارت کنگره، کتاب کنگره (حاوی برنامههای سخنرانی- نمایش- نشستهای تخصصی و …) و کتاب تفضیلیِ راهنمای شهر ویلنیوس است دریافت میکنند. علاقهمندان چندساعتی فرصت دارند تا در گلگشتها ثبتنام کنند.
از ساعت ۱۴ تا ۱۸ اولین نشست کمیتهی مرکزی انجمن جهانی اسپرانتو برگزار میشود. من هم بهعنوان ناظر در این نشست شرکت میکنم.
نشست کمیته مرکزی انجمن حهانی اسپرانتو
همزمان نمایشگاه و فروشگاه کتاب کنگره آغاز میشود و پس از ساعتی از جلسهی کمیته خارج میشوم و همچون گرسنگان بیافرایی به نمایشگاه و فروشگاه کتاب کنگره میشتابم تا کیف پول خود را سبک کرده و ساک همراهم را سنگینتر کنم. عصر ساعت ۲۰ تا ۲۱ “آشنایی و ملاقات بینالمللی” است. در این برنامه هنرمندانی از کشور میزبان به نواختن آهنگهایی شاد از موسیقی فولکلور در فضای باز مقابل محل برگزاری کنگره اقدام میکنند و فضای دلپذیر و شادی را ایجاد میکنند … .
فروشگاه کتاب کنگره اسپرانتو
شامگاه آشنایی و معارفه
یکشنبه ۲ امرداد ماه:
مراسم گشایش رسمی کنگره در ساعت ۱۰ صبح در استادیوم بزرگ ویلنیوس به نام سیه مهناسس آرهنا آغاز میشود. پس از خوانش سرود “امید” ابتدا رییس انجمن جهانی اسپرانتو سخنرانی میکند و سپس نماینده رییس جمهوری لیتوانی –وزیر امور خارجه- پیام خوشامدگویی رییسجمهور لیتوانی به کنگره را میخواند و سپس پیام دبیر کل سازمان ملل متحد و دبیر کل یونسکو خوانده میشود و پسازآن شهردار ویلنیوس به شرکتکنندگان خوشآمد میگوید و سپس نمایندگان کشورهای شرکتکننده در کنگره پیامهای خود را میگویند. پس از اجرای چند قطعه آواز و موسیقی مراسم در ساعت ۱۳ بهپایان میرسد.
در صف اعلام سلام کنگره در حال گفتگو با نماینده کشور مجارستان که سفیر وقت آن کشور در اندونزی بود
افتتاح کنگره اسپرانتو در لیتوانی
بعدازظهر حداقل ۲۵ سخنرانی و برنامه هست که همزمان نمیتوان در همهی آنها شرکت کرد! پس باید بهترینها را بنا به علاقه و شدت گرایش انتخاب نمود من هم به سخنرانی پرفسور تونکین میروم که به موضوع اصلی امسال کنگره اختصاص دارد: “کنگرههای جهانی، سد سال ارتباط و دادوستد فرهنگی”. عصر، برنامهی “شب ملی” از ساعت ۲۰ تا ۲۲ در استادیوم سیه مهناس آرهنا برگزار میشود و تقریباً همهی شرکتکنندگان در کنگره با اشتیاق میآیند چون برنامهی “شب ملی” یکی از بهترین بخشهای هر کنگرهی جهانی اسپرانتو تلقی میشود. در این برنامه کشور میزبان داشتههای فرهنگی خود را به شرکتکنندگان در کنگره نشان میدهد. برنامه شامل بخشهایی از معرفی فرهنگ روستایی، رقص، آواز و سازهای موسیقی لیتوانی بود که هنرمندان برجستهی لیتوانیایی به شایستگی اجرا کردند و در پایان با تشویق گرم شرکتکنندگان بدرقه شدند.
دوشنبه روز پرکاری برای من بود. بنا بر رسمی دیرینه، در کنگرهی جهانی، روز دوشنبه “روز فرهنگ” است و همهی برنامههای کنگره در این روز از غنای فرهنگی بالایی برخوردار است. در این روز سخنرانیها و میزگردهای زیادی با موضوعات گوناگون در سالنهای مختلف برپا میشود و حقیقتاً آدم سرگردان میشود که کدامیکی را انتخاب کند چون همهی آنها جذابیت دارند.
عصر گروهی از برگزیدگان کنگره میهمان شهردار ویلنیوس در سالن باشکوه شهرداری شهر هستند و در همان زمان در نزدیکی محل برگزاری کنگره یکی از سالنهای حرکات موزون! آمادهی پذیرایی از علاقهمندان است. من هم به آنجا رفتم اما چون استعدادی در این زمینه نداشته و ندارم وارد گود نشدم! و فرصت را غنیمت شمرده، با دوستان ساعتی را به گفتوگو گذراندم.
سهشنبه ۴ امرداد
امروز بیشتر برنامهها حول محور جنبش اسپرانتو است. “دفتر مرکزی سازمان جهانی پاسخ میدهد” اولین برنامهای است که در آن شرکت میکنم. “فعالیتهای کشوری” برنامهای دیگر است که در آن گزارشی را از فعالیتهایمان در ایران برای حاضران ارائه میدهم. در برنامهای دیگر به نام “روز آموزشگاه” مراکزی که در آنها آموزش اسپرانتو ارائه میشود اقدام به معرفی برنامههای خود و شیوههای آموزشی خود میکنند. من هم بنا به دعوت خانم دکتر کاتالین کواتس به معرفی فعالیتهای آموزشی در ایران و شیوهی تدریس خودمان پرداختم. شرکت در “آزمونهای بینالمللی” بهعنوان ممتحن از دیگر برنامههای این روز پرکار بود. بعدازظهر در “کمیسیون آسیایی انجمن جهانی اسپرانتو” حضور یافتم. کار این کمیسیون چنان که از اسمش پیداست سروسامان بخشیدن به امور آسیاست و اعضای کمیسیون نمایندگان کشورهایی هستند که به عضویت سازمان جهانی اسپرانتو پذیرفتهشدهاند. ضمن بررسی مسائل موجود مواردی را به اطلاع اعضای کمیسیون رساندم که با استقبال مواجه شد. همچنین مسئولیت ادارهی سایت کمیسیون را پذیرا شدم. پس از پایان جلسهی کمیسیون بلافاصله در جلسهی “سر نمایندگان و نمایندگان کشوری انجمن جهانی اسپرانتو” شرکت کردم. در این جلسه اسمو بولر دبیر کل انجمن جهانی اسپرانتو به بررسی روابط، بین دفتر مرکزی انجمن و همکاران کشوری آن که عبارتاند از سر نمایندگان انجمن و نمایندگان کشوری انجمن، پرداختند و حاضران نیز مشکلات و نظریات خود را ارائه کردند که برای من خیلی مفید بود چون آشنایی باتجربههای دیگران و راهکارهای آنان ما را از دوبارهکاری و اتلاف انرژی بازمیدارد!
شب به تئاتر “چگونه همسر خود را بکشیم”(!) رفتم. تئاتری است طنزآمیز و اینکه موضوع اصلاً جدی نیست چون در پایان ما متوجه میشویم که همه چیز خواب بوده است و زوج موردنظر ما همدیگر را خیلی هم دوست دارند (خدا را شکر به خیر گذشت!).
تئاتر در کنگره زبان اسپرانتو
روز چهارشنبه کنگره تعطیل است – بعد از یک روز پرکار و شلوغ چه ایدهی خوبی است!- چون در این روز بیشتر افراد به برنامههای از پیش تعیینشدهی گردشی/تفریحی رفتهاند. برای من هم فرصت خوبی بود تا خوب بخوابم کمبودها را جبران کنم!. عصر برنامهی خیلی ویژهای برپاست. دوشیزه سپیده لعل از ایران با رابرت استینگر از آمریکا مراسم نامزدی خود را به سبک ایرانی در تنها رستوران ایرانی ویلنیوس – سورنا- جشن میگیرند. این از آن حوادث خوبی است که در دنیای اسپرانتو خیلی اتفاق میافتد! افراد باهم آشنا میشوند و درخت مهر جوانه میزند و …
مراسم نامزدی سپیده لعل از ایران با رابرت استینگر از آمریکا
چنین است که بین دوستان ما اینچنین پیوندی آغاز میشود. شب تا دیروقت با دوستانی از ۹ کشور و ۴ قاره! این پیوند خجسته را در رستوران جشن گرفتیم و روزهایی خوش و پرمهر را برای دوستانمان آرزو کردیم.
مراسم نامزدی سپیده لعل از ایران با رابرت استینگر از آمریکا در تریبون رسمی کنگره هم بازتاب داشت!
پنجشنبه ۶ امرداد ماه
امروز هم روزی شلوغ ولی پربار است. پس از یک روز تعطیلی باید همچنین باشد. شرکت در جلسهی “انجمن سبزهای اسپرانتو” و سپس دومین نشست”کمیسیون آسیایی انجمن جهانی اسپرانتو”. مراسم اعلام برگزیدگان “هنرهای زیبای اسپرانتو” نیز خیلی زیبا و جذاب بود.
گوشه ای از مراسم اعلام برگزیدگان “هنرهای زیبای اسپرانتو”
جمعه ۷ امرداد ماه
امروز یک روز تاریخی برای جنبش اسپرانتوی ایران است چون انجمن اسپرانتوی ایران بهعنوان شاخهی کشوری انجمن جهانی اسپرانتو پذیرفته شد و بدین ترتیب ارتباط منطقی ما با جهان اسپرانتو برقرار شد. یکی از انگیزههای من برای شرکت در کنگرهی جهانی درواقع همین پذیرش انجمن ما بود و خوشحالم که سرانجام توانستیم کاری را که باید خیلی پیش از اینها و ماها! انجام میشد، انجام دهیم. امروز آخرین فرصت خرید کتاب نیز هست و من از این فرصت استفاده کرده و مقداری از کتابهای موردنیازم را خریداری کردم. در نمایشگاه و فروشگاه کتاب چند نویسندهی مطرح نیز حضور داشتند و با علاقهمندان آثار خود گرم گفتوگو بودند … .
امشب ساعت ۲۰ برنامهی “عصر بینالمللی هنر” تدارک دیدهشده است. در مدت کنگره کسانی که هنری دارند و مایل به معرفی آن هستند ثبتنام میکنند و در چنین شبی گروههای بینالمللی اقدام به معرفی هنر خود میکنند که شامل آواز، موسیقی، نمایش، شعرخوانی، داستان خوانی و رقص است. “بینالمللی بودن” ویژگی این برنامهها است. درحالیکه یک روسی پیانو مینوازد آوازهخوان ارمنی آواز میخواند و یا گروه ۵ نفری از ۵ کشور نمایشی را اجرا میکنند و …..
برنامهها خیلی گیرا و زیبا بودند و من متأسف بودم که جای اسپرانتیستهای هنرمند ایرانی در این شب خیلی خالی بود.
با دوستان در هنگام گردش در شهر گلویی هم تر کردیم!
شنبه روز خداحافظی است!
مراسم پایانی همچون آغاز کنگره در استادیوم سیه مهناسس آرهنا از ساعت ۱۰ تا ۱۲ برگزار میشود. نودمین کنگرهی جهانی اسپرانتو و صدمین سالگرد (نخستین سدهی) برپایی کنگرههای اسپرانتو بهپایان میرسد. اینکه در صد سال (یک سده پیش) پیش اولین کنگرهی اسپرانتو برگزارشده است و اکنون در صدمین سالگرد آن یاد برپاکنندگان آن را گرامی میداریم شورانگیز است. قبل از اعلام رسمی پایان کنگره کودکان شرکتکننده در کنگره بینالمللی کودکان اسپرانتو که تعدادشان ۳۶ تن بودند روی صحنه میروند و به سبک خود کنگره را بهپایان میرسانند، آواز میخوانند و دنیایی بهتر، بدون جنگودعوا و پر از مهر دوستی خواستارند. پس از کودکان پرفسور رناتو کورهسهتی در حضور هیئت دیپلماتیک شرکتکننده، نمایندگان سازمانهای مختلف بینالمللی ازجمله یونسکو و سازمان ملل متحد، با خوانش قطعنامهی کنگرهی ۹۰ پایان کنگره را اعلام میکند.
فضای استادیوم بغضآلود است دوستان از هم جدا میشوند. یک هفته در میان دوستان خود از چهار گوشهی جهان بودن شورانگیز است و اکنون جدا شدن نه کاری است آسان اما چارهای جز آن نیست. با پایان کنگره، دنیای اسپرانتو بهپایان نمیرسد. کنگرههای دیگری در سرزمینهای دیگری برپاست!… .
پس از پایان کنگره این فرصت را دارم تا به دیگر نقاط دیدنی لیتوانی بروم. به یاری دوستان اسپرانتیست دیدار از شهر بندری کلوپهدیا میسر میشود و ۴ روز بعد پرواز برگشت به ایران انجام میشود. سرزمینی که دوستش میدارم با همهی مردمانش و بهترین کسانی را که دوستتر میدارم در آن میزیند … .
در ورودی کنگره
با پروفسور راینهارد زلتن و همسرشان
نمایی از قلعه معروف اطراف ویلنیوس
نشست کمیته آسیایی انجمن جهانی اسپرانتو در کنگره اسپرانتو
جلسه آزمون بین المللی اسپرانتو در کنگره اسپرانتو
گردش در شهر با دوستان شرکت کننده در کنگره
مراسم اختتامیه کنگره و برنامه مخصوص کودکان شرکت کننده در کنگره برای حضار
با دوست آمریکایی میکو اسلوپر و این گلی هم که در دست من است برگزارکنندگان کنگره بهپاس قدردانی از همکاری من در انتشار روزنامه کنگره به من و دیگر داوطلبان هدیه کردهاند!
با میریله گروژان رییس کمیته برگزاری آزمونهای بین المللی اسپرانتو
با اشپومنکا اشتیمیچ نویسنده نامدار اسپرانتو (سمت چپ) و باربارا پیتزارک رییس وقت رادیو اسپرانتوی لهستان
سخنرانی پرفسور همفری تونکین
گلگشت اطراف شهر ویلینیوس با دوستان و همسفران
با تروور استیل نویسنده و ادیب نامدار اسپرانتو ساکن استرالیا
مراسم پایانی کنگره اسپرانتو
- متن این گزارش در شماره ۱۳ و ۱۴ مجله پیام سبزاندیشان منتشرشده است
علی اصغر کوثری
از باز نشر این گزارش سپاسگزارم. خیلی مفید بود. عکس هایی که گذاشته اید به درک بهتر فضا کمک زیادی می کند . همان گونه که در بخش عکس به گزارش اصلی موجود در مجله بسنده نکرده اید و عکس های بیش تری استفاده نموده اید ، در بخش متن هم توصیه می کنم در چنین مواردی مفصل تر بنویسید . به خصوص که در وبلاگ محدودیت های مجله وجود ندارد.
اگر بتوانید از فیلم های کوتاهی هم استفاده کنید خیلی خیلی بهتر خواهد بود. دست کم در رویدادهای مرتبط با ایران. مثلا فیلم سلام خودتان ، فیلم بازتاب پیوند خانم لعل یا حتی فیلم کامل آن رویداد. و نیز فیلم لحظه ای که انجمن اسپرانتوی ایران به عنوان شاخه ی انجمن جهانی اعلام گردید.
البته می دانم جدا کردن بخش های مورد نظر از فیلم اصلی و کامل کنگره کمی مشکل و وقت گیر است اما بسیار آدم را به آن فضا می برد.
در پایان آیا بین خانم میریله گروژان با میشل گروژان معروف که کتابش یعنی اسپرانتو در چهل درس توسط حبیب الله خان جاوید و … به فارسی ترجمه شده نسبتی هست ؟
علی اصغر کوثری
گویا نام نویسنده ی کتاب اسپرانتو در چهل درس را اشتباه نوشتم.
نویسندگان آن کتاب عبارتند از : گروژان موپن و میشل بیکر.
بنا بر این دیگر سوال پایانی من در نظر قبلی ، موضوعیتی ندارد . سپاس از شما.